آسمان مال من ...
به راستی هدف از زندگی چیست؟ و این حیات چه سودائی در پیش رو دارد . همانگونه که می دانید هدفهای زندگی از مسائل مهم انسان شناسی و یکی از اساسی ترین موضوعات زندگی آدمی است . اگر آدمی نتواند دریابد که «هدف از زندگی چیست» و پاسخی مناسب برای این پرسش نداشته باشد زندگی را پوچ و بی معنی خواهد یافت . همه فعالیتهای آگاهانه و ناآگاهانه انسان زمانی مفهوم خواهد داشت که هدف نهایی از زندگی روشن باشد . هدف فرد از کار کردن ، تحصیل علم ، توالد و تناسل و حتی غذا خوردن ادامه زندگی است و هدف از زندگی و ادامه آن، پایه نگرش انسان و جهان بینی او محسوب می شود . هدفهایی که مردم انتخاب می کنند به چهار گوره تقسیم می شود: 1. کسانی هستند که به علت سرگرم شده به لذتهای مادی و انس گرفتن با ظواهر زندگی ، به هدفی والاتر از آن نمی اندیشند . اینان به تعبیر قرآن کسانی هستند که به زندگی دنیا راضی شده و به آن آرام گرفته اند و هیم آرامش دروغین سبب شده است که آن ها به طور جدی درباره «هدف از زندگی» نیندیشند. 2. کسانی هستند که هدفهای مادی و غریزی نتوانسته است آن ها را راضی و خشنود سازد ، اما در عین حال نتوانسته اند به بعد متعالی زندگی دست یابند . اینان به تصور اینکه حیات انسان در همین زندگی چند روزه خلاصه شده و هدفی والاتر از عناصر مادی وجود ندارد ، آن را پوچ و بی ارزش دانسته و زبان به طعن و انتقاد از نظام هستی گشوده اند . لذا حتی گاهی از مهارتهای گروه اول نیز عقب تر هستند . 3. کسانی هستند که گام فراتر نهاده به بعد متعالی حیات آشنا شده اند اینان توانسته اند در سایه تحصیل کمال دریچه ای از عالم بالا به روی خود بگشایند و با عظمت های معنوی زندگی ، آشنا شوند. و حتی با مهارتهای مادی و دنیوی و مهارتهای اتصال به معبود و لذت از عبادت ، دنیا را ارزشمند می بینند و فرصت «شدن » می دانند . 4. کسانی هستند که خود را عقل کل می دانند ، دیگران را قبول ندارند و بیشتر سعی دارند تفکرات خودشان را به دیگران بقبولانند ، اکثر این افراد تفکر کلیشه ای دارند و همیشه یک جور فکر می کنند . اینان اگر مهارتی هم کسب بکنند بیشتر مهارتهای ارضا و تشفی آرزوهای ناکامروای خویش است و مسلم است با دیدگاهی که اسلام نسبت به دنیا و آخرت دارد مغایر است . اساسا هدفهای زندگی همانقدر مهمند که هدفهای اخروی . و تعادل بین اهداف دنیوی و اهداف اخروی نیاز به یکسری مهارتها دارد که عنایت به آن ها آدمی را در خط تعادل نگه می دارد .
با اندکی دقت می توان فهمید هدفی که ما برای زندگی خود در نظر می گیریم ههم زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد ؛ به تعبیر دیگر به زندگی «جهت» و «معنی» می دهد و انسان هدفمند انسان روشمند است . اگر انسان در زندگی خود روشهای متفاوتی دارند به این دلیل است که هدفهای مختلفی را دنبال می کنند ؛ هر قدر این هدف با ارزش و والاتر باشد ، به همان اندازه انسان از ارزش و کیفیت عالی تری برخوردار خواهد شد ؛ بنابر این سعادت و کمال انسان در گرو «شناخت هدف » و آگاهی از « فلسفه حیات » است و همین امر باعث می شود تا در زندگی خویش روشمندی را جایگزین کند زیرا انسان هدفمند ، مهارت جو و روشمند است .
البته نباید فراموش کنیم که گاهی سرگرم شدن به کارهای روزمره و به خصوص غرق شدن در ظاهر زندگی و کامیابی های مادی ، انسان را از توجه به این مساله اساسی باز می دارد . چه بسا افرادی سالهای در این دنیا زندگی می کنند اما هرگز به این اساس ترین مساله خود فکر نمی کنند یا نسبت به آن بی اعتنا هستند . تجربه نشان داده است که این مساله هر جا به طور جدی برای شخص مطرح شده ، تحول و تحرک عمیقی به دنبال داشته است و چه بسا بیداری و دگرگونی ارزشمندی در او ایجاد شده است .
Design By : Pichak |